گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر مجمع البیان
جلد چهارم
[سوره آل عمران ( 3): آیات 185 تا 186




اشاره
اعُ􀀀 إِلاّ مَت
􀀀
ا 􀀀 اهُ اَلدُّنْی 􀀀 ازَ وَ مَا اَلْحَی 􀀀 اَلنّ وَ أُدْخِلَ اَلْجَنَّهَ فَقَدْ ف
ارِ 􀀀 ع امَهِ فَمَنْ زُحْزِحَ نَِ 􀀀 ما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ اَلْقِی 􀀀 ذ اَلْمَوْتِ وَ إِنَّ ائِقَهُ 􀀀 کُلُّ نَفْسٍ
ابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ اَلَّذِینَ أَشْرَکُوا أَذيً کَثِیراً وَ إِنْ 􀀀 والِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ اَلَّذِینَ أُوتُوا اَلْکِت 􀀀 اَلْغُرُورِ ( 185 ) لَتُبْلَوُنَّ فِی أَمْ
( ذلِکَ مِنْ عَزْمِ اَلْأُمُورِ ( 186 􀀀 تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ
(1)
ترجمه:
هر نفسی چشندة مرگ است و همانا پاداش خود را در روز جزا بطور مستوفی و کامل خواهید یافت و آن کس که از آتش
نجات یابد و دور شود و ببهشت در آید رستگار است و زندگی دنیا جز متاعی فریبنده نیست.
همانا در مالها و جانهاي خود آزمایش خواهید شد و از کسانی که پیش از شما کتاب داده شده اند و نیز از مشرکین اذیت
فراوانی خواهید شنید و اگر صبر و تقوي پیشه کنید البته این ها از رشد و صواب و امور پسندیده و متین است.
ص : 373
1) سوره آل عمران آیۀ 185 و 186 جزء 4 سوره 3 -1
بیان آیه 185
اشاره
لغت:
هر که از مهلکه اي نجات یافته یا بمقامی و بچیزي دست یافته باشد که مورد حیرت و آرزوي دیگران قرار گیرد گویند فائز
گشته.فاز:یعنی دور شد از مکروه و ناملایم و رسید بآنچه دوست دارد.
مفازه:محل نجات و مهلکه را مفازه گویند از باب تفأل زدن چنان که به نابینا بصیر و بینا گویند از باب تفأل و فال نیک زدن.
تفسیر:
ذائِقَهُ الْمَوْتِ 􀀀 کُلُّ نَفْسٍ
:هر نفسی را خواه و ناخواه موت در رسد و از این معنی چشیدن تعبیر کرده زیرا آن کس که میمیرد گویا و مثل اینست که
مرگ را چشیده.
و گفته اند یعنی:هر نفسی مقدمات و شدائد و سکرات مرگ را می چشد.
و ظاهر آیه دلالت دارد که هر انسانی مرگ را می چشد اگر چه کشته شود و قتل از مرگ که کار خداست جدا نمیباشد.
و گفته اند مراد از مرگ اینجا برطرف شدن و انتفاء حیات است و در قتل نیز حیات از او منتفی شده پس داخل و مشمول آیه
هست.
ما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ 􀀀 وَ إِنَّ
:یعنی پاداش اعمالتان بطور کامل و مستوفی داده خواهد شد.
امَهِ 􀀀 یَوْمَ الْقِی
:در روز قیامت و دنیا خانه پاداش نیست بلکه فقط سراي عمل است و آخرت جاي پاداش است و سراي عمل نمیباشد.
النّ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّهَ
ارِ 􀀀 ع فَمَنْ زُحْزِحَ نَِ
:یعنی آن کس که از آتش دوزخ دور
ص : 374
شود و داخل بهشت گردد.
ازَ 􀀀 فَقَدْ ف
:بآرزو رسیده و پیروز گشته و از هلاکت رسته است.
اعُ الْغُرُورِ 􀀀 إِلاّ مَت
􀀀
ا 􀀀 اهُ الدُّنْی 􀀀 وَ مَا الْحَی
:یعنی لذات و شهوات و زینت هاي دنیا جز لذتی که شما را میفریبد و خدعه اي که فنا می پذیرد نیست و چون نیکو آزمایش
کنید حقیقتی ندارد زیرا از آنها لذت میبرید ولی در پی آنها مصیبات و ناگواریها بشما باز میگردد پس بدان میل و دلبستگی
پیدا نکنید و بدان غره مشوید که لذات دنیا سراسر غرور و فریب است و صاحب آنها مغرور و آیه دلالت دارد که کمترین
نعمت آخرت از مجموع همه نعمتهاي دنیا بهتر است و از اینرو معصوم میفرماید جایگاه یک تازیانه در بهشت بهتر است از دنیا
و ما فیها.
و نیز دلالت دارد که هر نفسی خواهد مرد و اگر این آیه نبود از نظر عقلی جایز بود که زندگیش بوقت مجازات متصل گردد.
درباره معنی موت اختلاف شده:
ابو علی جبایی گوید:موت امري است ضد حیات و نزد ابی هاشم موت عدم و نبود حیات است و بهر دو مذهب حصول آن در
مقتول جایز است.
ص : 375
بیان آیۀ 186
اشاره
شأن نزول:
آیه درباره کعب بن الاشرف آمده که پیغمبر(ص)و مؤمنان را هجو میکرد و مشرکین را بر ضد ایشان تحریک مینمود و
اشعاري در معاشقه و تشبیب زنان مسلمین میسرود.
پیغمبر(ص)فرمود:کیست شر کعب را از ما بگرداند؟محمد بن مسلم گفت:
اللّ و با ابو نائله و عده اي رفتند و کعب را بکشتند و سرش را براي پیغمبر(ص) آوردند در موقعی که حضرت
􀀀
من یا رسول ه
بنماز شب ایستاده بود(از زهري).
گفته اند درباره فنحاص یهودي رئیس بنی قینقاع است که پیغمبر اکرم ابو بکر را با نامه اي براي کمک خواستن بسوي او
فرستاد.وي پس از خواندن نامه پیغمبر اکرم گفت خداي شما محتاج کمک ما شده.ابو بکر خواست او را بزند که سخن پیغمبر
یادش آمد که(بی مشورت من کاري مکنید)پس خود داري نمود-(عکرمه و مقاتل).
تفسیر:
و اینک خداوند بیان می دارد که دنیا سراي رنج و ابتلاء و آزمایش است و از مؤمنان روگردان میشود تا شکیبایی کنند و
پاداش نیکو گیرند.
لَتُبْلَوُنَّ
:یعنی رنجها و سختیها بشما روي آرد.
والِکُمْ 􀀀 فِی أَمْ
:در خواسته هاي شما بانفصال و نابود شدن.
وَ أَنْفُسِکُمْ
-و در جانهاي شما با قتل و مصیبت مثل آنچه در احد بشما رسید و گفته اند با واجب شدن جهاد بر شما.
و گفته اند این مطالب بطور مجاز امتحان و ابتلاء خوانده شده زیرا امتحان حقیقی دربارة خدا جایز نیست زیرا او عالم بهمه
امور گذشته و آینده است و بی امتحان
ص : 376
همه چیز را میداند و این کارها براي اینست که جوینده حق از پوینده راه باطل جدا شود.
ابَ مِنْ قَبْلِکُمْ 􀀀 وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِت
:یعنی از یهود و نصاري خواهید شنید.
وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا
-یعنی از کفار مکه و دیگران.
أَذيً کَثِیراً
-یعنی سخنانی که پیغمبر را رنج میدهد و اندوهگین میسازد.
وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا
-اگر بر این امور صبر کنید و جزع و بیتابی منمایید و باطاعت حق تمسک جویید.
ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ 􀀀 فَإِنَّ
-و این از چیزهاییست که رشد و شایستگی و درستی آن معلوم گشته و عاقل باید بر آن مصمم باشد.
و گفته اند یعنی از امور متین و محکم است.
ص : 377
[ [سوره آل عمران ( 3): آیات 187 تا 189
اشاره
ا یَشْتَرُونَ 􀀀 اءَ ظُهُورِهِمْ وَ اِشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا فَبِئْسَ م 􀀀 لا تَکْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَر 􀀀 لِلنّ وَ
اسِ􀀀 لَت ابَ بَُیِّنُنَّهُ 􀀀 اقَ اَلَّذِینَ أُوتُوا اَلْکِت 􀀀 اَللّ مِیث
􀀀
وَ إِذْ أَخَ ذَ هُ
ذابٌ أَلِیمٌ 􀀀 ذابِ وَ لَهُمْ عَ 􀀀 ازَهٍ مِنَ اَلْعَ 􀀀 لا تَحْسَ بَنَّهُمْ بِمَف 􀀀 ما لَمْ یَفْعَلُوا فَ 􀀀 ما أَتَوْا وَ یُحِبُّونَ أَنْ یُحْمَ دُوا بِ 􀀀 لا تَحْسَ بَنَّ اَلَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِ 􀀀 187 ) )
( ی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ( 189 􀀀 اَللّ عَل
􀀀
اتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ هُ 􀀀 ماو 􀀀 لِلّ مُلْکُ اَلسَّ
􀀀
188 ) وَ هِ )
(1)
ترجمه:
و چون خداوند از کسانی که کتاب(آسمانی)داده شده اند پیمان گرفت که آن را براي مردم بیان نمایید و هرگز کتمانش
مکنید ولی آن را پشت سر انداختند و آن را ببهایی ناچیز فروختند و بد چیزي است آنچه که خریده اند.
گمان مبرید کسانی که بآنچه داده شده اند خوشحال و خوشدلند و دوست دارند که مورد ستایش قرار گیرند بر چیزي که
انجام نداده اند(یعنی بواسطه ترك وظیفه و سکوت از حق و انجام ندادن وظیفه ستایش شوند)گمان مکن که از عذاب نجات
پیدا خواهند کرد بلکه براي ایشان است عذابی دردناك.
و سلطنت آسمانها و زمین تنها از آن خداست و خداوند بر هر چیز تواناست.
ص : 378
1) سوره آل عمران آیه 187 تا 189 جزء 4 سوره 3 -1
بیان آیه 187
اشاره
تفسیر:
اینک خداوند نقض عهد اهل کتاب را بیان میدارد:
ابَ􀀀 اقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِت 􀀀 اللّ مِیث
􀀀
وَ إِذْ أَخَذَ هُ
-مراد یهود است یا یهود و نصاري هر دو یا هر کس که کتابی آسمانی داده شده.
لِلنّ
اسِ􀀀 لَت بَُیِّنُنَّهُ
-یعنی محمد(ص)را بمردم معرفی کنید و مرجع ضمیر(هء) در(لتبیننه)محمد است(سعید بن جبیر)زیرا در کتاب ایشان آمده که
محمد(ص) رسول خداست و دین الهی اسلام میباشد.
ممکنست ضمیر به کتاب برگردد یعنی کتاب را که اسم محمد در آنست بیان کنید.
لا تَکْتُمُونَهُ 􀀀 وَ
-آن را در موقع لزوم پنهان مدارید.
اءَ ظُهُورِهِمْ 􀀀 فَنَبَذُوهُ وَر
-یعنی بعهد خود عمل نکردند و آن را پشت سر نهادند در حالی که بدان اقرار داشتند.
وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا
-یعنی عهد خدا را با حطام بی ارزش دنیا عوض کردند یعنی در برابر این کتمان حق جز آذوقه و رشوه ها و هدایایی که از
عوام و اراذل خود میگرفتند چیزي عایدشان نشد.
ا یَشْتَرُونَ 􀀀 فَبِئْسَ م
-یعنی اینکار آنان بد و زشت کاریست زیرا آنان را مستوجب عذاب دردناك ابدي ساخته گرچه نفعی دنیوي و اندك در بر
دارد.
آیه دلالت دارد که اظهار حق واجب و کتمان آن حرام است و داخل در آنست بیان احکام دین و فتاوي و شهادات و...دیگر
اموري که علما بدانها اختصاص دارند.
ثعلبی در تفسیرش از حسن بن عماره روایت کرده که بنزد زهري رفتم پس از آنکه
ص : 379
حدیث گفتن را ترك کرده بود و از او تقاضاي حدیث کردم.وي گفت مگر نمیدانی که من حدیث را رها کرده ام.گفتم مرا
حدیث گوي و گرنه من ترا حدیثی گویم.گفت بگو گفت حکم بن عیینه از نجم جزار برایم نقل کرده که از علی(ع)شنیدم
که فرمود:
خداوند جاهلان را بر آموختن مؤاخذه نکند مگر آنکه علماء را بر عدم تعلیم مؤاخذه خواهد کرد.پس از این زهري چهل
حدیث برایم گفت.
ص : 380
بیان آیه 188
اشاره
شأن نزول:
آیه درباره یهود است که از تجلیل مردم درباره ایشان و نسبت دادن ایشان به دانش خوشحالی میکردند.(از ابن عباس).
گفته اند درباره منافقانست که بر تخلف بر جهاد با پیغمبر اتحاد میکردند و چون مسلمین از جهاد برگشتند عذر تراشی نموده
پوزش می طلبیدند و دوست داشتند که بر کار خود که از ایمان بدور بود ستایش شوند.(از ابی سعید خدري).
تفسیر:
اینک خداوند خصلتی زشت دیگر از یهود را بیان میدارد:
ما أَتَوْا 􀀀 لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِ 􀀀
-گمان مبر کسانی که از نفاق خود خوشدلند.
ما لَمْ یَفْعَلُوا 􀀀 وَ یُحِبُّونَ أَنْ یُحْمَدُوا بِ
-و دوست دارند که بر آنچه ندارند(یعنی ایمان)ستایش شوند.
گفته اند مراد یهود است که از کتمان مقام پیامبر و نبوت او که در تورات مذکور بوده خوشحال بودند و علاقه مند بودند که
بعنوان پیشوا شناخته شوند.
ابو القاسم بلخی گوید:یهود میگفتند که ما پسران و دوستان خداییم و چنین نبودند بلکه مشرك و منافق بودند-و این قول از
حضرت باقر(ع)روایت شده.
و قول قویتر اینست که مراد همان کسانی هستند که در آیه قبل گفته شد که خدا از ایشان پیمان گرفت که امر محمد(ص)را
بیان نمایند و اکثر اهل تأویل بر این قول رفته اند.
ذابِ 􀀀 ازَهٍ مِنَ الْعَ 􀀀 لا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَف 􀀀 فَ
-یعنی گمان مبر که از آتش دور باشند و نجات یابند.
ذابٌ أَلِیمٌ 􀀀 وَ لَهُمْ عَ
-یعنی عذابی دردآور بر ایشان خواهد بود.
ص : 381
بیان آیه 189
اشاره
تفسیر:
چون خداوند در آیه قبل تذکر داد که هر که بر گناهی که انجام داده راضی و خوشحال باشد از عذاب او نجات نخواهد
داشت اکنون میفرماید:
اتِ وَ الْأَرْضِ 􀀀 ماو 􀀀 لِلّ مُلْکُ السَّ
􀀀
وَ هِ
-یعنی فقط خداست که مالک است آنچه را که در زمین و آسمانهاست یعنی مالک تصرف در آنهاست هر گونه که بخواهد
و کسی را حق اعتراضی بر او نیست.
ی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ 􀀀 اللّ عَل
􀀀
وَ هُ
-این جمله تنبیه بر این مطلب است که خداوند بر هلاك هر که بخواهد و بر هر چه اراده کند تواناست.
ص : 382
[ [سوره آل عمران ( 3): آیات 190 تا 194
اشاره
ی􀀀 اماً وَ قُعُوداً وَ عَل 􀀀 اَللّ قِی
􀀀
ابِ ( 190 ) اَلَّذِینَ یَذْکُرُونَ هَ 􀀀 اتٍ لِأُولِی اَلْأَلْب 􀀀 ارِ لَآی 􀀀 فِ اَللَّیْلِ وَ اَلنَّه 􀀀 اتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ اِخْتِلا 􀀀 ماو 􀀀 إِنَّ فِی خَلْقِ اَلسَّ
ا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ 􀀀 اَلنّ ( 191 ) رَبَّن
ارِ 􀀀 ع ذَاب 􀀀 ا 􀀀 حانَکَ فَقِن 􀀀 اطِلًا سُبْ 􀀀 ذ ب 􀀀ه ا􀀀 ا خَلَقْتَ 􀀀 ر م ا􀀀 اتِ وَ اَلْأَرْضِ بََّن 􀀀 ماو 􀀀 جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ اَلسَّ
ا وَ 􀀀 ا ذُنُوبَن 􀀀 ا فَاغْفِرْ لَن 􀀀 فَآمَنّ رَبَّن
ا􀀀 بِر مانِ أَنْ آمِنُوا بَِّکُمْ 􀀀 یُن لِلْإِی ادِي 􀀀 ادِیاً 􀀀 ا مُن 􀀀 ا سَمِعْن 􀀀 ا إِنَّن 􀀀 صارٍ ( 192 ) رَبَّن 􀀀 لِلظّ مِنْ أَنْ
􀀀
ا الِمِینَ 􀀀 اَلنّ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَ م
ار 􀀀 َ
( ادَ ( 194 􀀀 لا تُخْلِفُ اَلْمِیع 􀀀 امَهِ إِنَّکَ 􀀀 ا یَوْمَ اَلْقِی 􀀀 لا تُخْزِن 􀀀 ی رُسُلِکَ وَ 􀀀 ا عَل 􀀀 ا وَعَدْتَن 􀀀 ا م 􀀀 ا وَ آتِن 􀀀 رارِ ( 193 ) رَبَّن 􀀀 ا مَعَ اَلْأَبْ 􀀀 ا وَ تَوَفَّن 􀀀 اتِن 􀀀 عَنّ سَیِّئ
ا􀀀 کَفِّر ْ
(1)
ترجمه:
همانا در آفرینش آسمانها و زمین و رفت و آمد شب و روز نشانه هاییست براي خردمندان-آنان که خداوند را نشسته و
ایستاده و بر پهلو خوابیده یاد میکنند و درباره خلقت آسمانها و زمین تفکر مینمایند(و میگویند)پروردگارا اینها را عبث
نیافریده اي پاك و منزهی،ما را از عذاب آتش نگهدار-خدایا هر که را بآتش در آوري خوار کرده اي و براي ستمکاران
یاورانی نیست-خداوندا ما منادي اي را شنیدیم که ما را بایمان دعوت میکند خداوند ایمان آوردیم پروردگارا گناهان ما را
ببخش و سیئات ما را نابود کن و ما را با نیکان بمیران-پروردگارا آنچه توسط پیغمبران بما وعده کرده اي بما بازده و در
قیامت ما را خوار مکن که تو وعده خود را تخلف نخواهی کرد.
ص : 383
1) سوره آل عمران آیه 190 تا 194 جزء 4 سوره 3 -1
بیان آیه 190 تا 194
اشاره
فضیلت آیات:
ثعلبی در تفسیرش از محمد حنفیه از علی(ع)نقل کرده که پیغمبر اکرم(ص) چون در دل شب سر از خواب بر میداشت بآسمان
اتِ... 􀀀 ماو 􀀀 نظر میافکند و آیه إِنَّ فِی خَلْقِ السَّ
را می خواند.
و از پیغمبر اکرم این روایت مشهور است که فرمود واي بر آنکه این آیه را بخواند و در آن تأمل ننماید.
و از ائمه(ع)امر بخواندن این آیات پنجگانه بهنگام برخاستن در شب براي نماز شب وارد شده و بعد از نماز صبح نیز وارد شده
است.
محمد بن علی بن محبوب از عباس بن معروف...از معویه بن وهب نقل میکند که از حضرت صادق(ع)شنیدم که گفت که
پیغمبر اکرم میفرمود شبها آبی بر بالینش می- نهادند و مسواك خود را زیر سر می نهاد و چون در دل شب از خواب
برمیخاست می نشست و چشمان خود بآسمان میدوخت و این پنج آیه از سورة آل عمران را تلاوت میکرد از إِنَّ فِی خَلْقِ
اتِ تا آخر آیات مذکور و پس از آن مسواك میکرد و وضو میساخت و بمسجد میرفت و چهار رکعت نماز میگزارد و 􀀀 ماو 􀀀 السَّ
چندان رکوع و سجده را طول میداد که میگفتند کی سر از رکوع و سجده برمیدارد.سپس به بستر میرفت و قدري میخوابید باز
بیدار میشد و همچنین پنج آیه قرآن را تلاوت میفرمود و بآسمان نظر میافکند و سپس مسواك میکرد و وضو میساخت و
بمسجد میرفت و چهار رکعت مثل بار اول بجا میاورد و باز به بستر میرفت و میخوابید و پس از مدتی بیدار می شد و می
نشست و آیات مذکور را میخواند و مسواك میکرد و وضو میگرفت و بمسجد میرفت و نماز شفع و وتر می خواند و بعداً براي
نماز صبح آماده میشد.
ص : 384
لغت:
-1 لب:عقل و به عقل لبّ گویند چون بهترین چیز انسانست و لبّ هر چیز خیر و خالص آن چیز است و بهمین جهت به عقل
لبّ گویند.
-2 سبحانک:یعنی منزهی تو از اینکه خلقت آسمان و زمین عبث باشد.
-3 ابرار:جمع برّ و اصل برّ اتساع است.
برّ بفتح باء زمین وسیع و در مقابل دریا.
برّ(بکسر باء)صلۀ رحم و عمل صالح.
برّ(بضم باء)گندم.
برّ(جمع ابرار)کسی که بسیار اطاعت خدا کند تا او را خشنود سازد.
تفسیر:
اینک دلایل اینکه خدا مالک جهان است بیان میدارد.
اتِ وَ الْأَرْضِ 􀀀 ماو 􀀀 إِنَّ فِی خَلْقِ السَّ
اتٍ -دلایلی است بر 􀀀 ارِ -و رفت و آمد شب و روز در پی هم، لَآی 􀀀 لافِ اللَّیْلِ وَ النَّه 􀀀 -در عجایب و بدایع زمین و آسمانها، وَ اخْتِ
ابِ -براي صاحبان بینش و عقل. 􀀀 توحید و صفات کمال حق لِأُولِی الْأَلْب
و اما وجه دلالت آسمانها و زمین بر خدا اینست که وجود آنها در معرض حوادث و دگرگونیهاست و هر چه چنین باشد خود
نیز حادث و تازه است و هر چیز حادث و نوي محدث و پدید آورنده است و ایجاد کننده می خواهد پس وجود تغییر پذیر و
حادث زمین و آسمانها دلالت دارد که ایجاد کننده و محدث و دگرگون کننده اي توانا دارند(که او خداست)مثلًا زمین
روزي دوران کودکی را طی میکرد و اکنون جوانی را و پس از مدتی پیري را و بعد نابود خواهد شد پس دستی نیرومند و
قادر است که این حوادث را در او پدید کرد و اصل خود او را بوجود آورد و باز وجود از او بگیرد.
و اما اموري که در آن جاري است و بدایع آفرینش و حساب و نظم و دقتی که در نهایت درستی و انتظام در آنها جریان دارد
دلالت میکند که موجد و نقشه کش آن دانا
ص : 385
و عالم است زیرا کار منظم و محکم جز از عالم و نظم دهنده و حسابدان سر نتوان زد چنان که ایجاد جز از دست توانایی
نتواند شد.
و نیز این مطالب دلالت دارد که صانع اینهمه هستی قدیم و ازلی است زیرا اگر خود حادث بود و از اول نبود نیاز به محدثی و
پدید آرنده و موجدي دیگر داشت و همچنین آن دیگري نیز محدثی می خواست و سر به تسلسل میزد و تسلسل باطل است.
و اما گردش شب و روز با چنین حسابی دقیق و نظمی سرسام آور که در میلیونها سال بر قانونی صحیح جریان دارد و هرگز
کم و زیاد و بی نظمی در آن راه نیافته دلالت دارد که دست صانع توانا و دانا و حکیمی آنها را چنین ایجاد و مرتب کرده
است که درباره او عجز و سهو تصور نمیرود.
ی جُنُوبِهِمْ 􀀀 اماً وَ قُعُوداً وَ عَل 􀀀 اللّ قِی
􀀀
اَلَّذِینَ یَذْکُرُونَ هَ
:یعنی عاقلان کسانیند که از خلقت جهان بر وجود خدا استدلال میکنند و هم خدا را در حال ایستاده و خوابیده و نشسته یاد
مینمایند.
و گفته اند یعنی خدا را تا آخرین حد توانایی در حال سلامت و مرض یاد میکنند سالم در قیام و مریض در حال نشسته یا
خوابیده و مراد نماز است که بنام ذکر نامیده شده است.این قول علی بن ابراهیم است در تفسیرش و این دو تفسیر با هم منافات
ندارد.
اتِ وَ الْأَرْضِ 􀀀 ماو 􀀀 وَ یَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّ
:
یعنی عاقلان در خلقت زمین و آسمانها می اندیشند تا بر یگانگی خدا و کمال قدرت و علم او استدلال کنند و میگویند:
اطِلًا 􀀀 ذا ب 􀀀􀀀 ا خَلَقْتَ ه 􀀀 ا م 􀀀 رَبَّن
:یعنی خدایا اینهمه را عبث و بی هدف نیافریدي بلکه براي هدفی صحیح و مصلحتی آفریده اي که دلیل علم و وحدانیت تو
باشد.
حانَکَ 􀀀 سُبْ
:یعنی منزه و پاکی که بعبث چنین کاري کرده باشی بلکه براي توجه مردم بثواب و پرهیز ایشان از عذاب آفریدي.
النّ
ارِ 􀀀 ع ذَاب 􀀀 ا 􀀀 فَقِن
:بلطف خود ما را از عذاب نگهدار.آیه دلالت دارد که کفر و گمراهی و زشتیها مخلوق خدا نیست زیرا همه اینها باتفاق
دانشمندان باطل است و
ص : 386
از خدا منتفی است.
النّ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ
ار 􀀀 ا إِنَّکَ مَنْ تُدْخِلِ 􀀀 رَبَّن
:در معنی این جمله وجوهی است:
-1 یعنی خدایا هر که را بآتش افکنی او را رسوا و خوار کرده اي-از مادة خزي.
-2 یعنی او را هلاك کرده اي.
-3 یعنی او را در جایی و مقامی قرار داده اي که از آن شرمگین است و در این صورت از خزایت مشتق است که بمعنی
استحیاء است.
اهل تأویل در مقصود از این آیه اختلاف کرده و چند قول گفته اند:
-1 از انس بن مالک و قتاده نقل شده که خوار کردن آنان ابدي قرار دادن ایشانست در دوزخ پس آیه اختصاص به مخلدین
در دوزخ دارد.
-2 جابر گوید:خزي داخلشدن در دوزخ است و این قول قویتر است زیرا خزي یعنی اهانت به خوار شونده و رسوا کردن اوست
و آن کس را که خداوند عقاب کند رسوا کرده و این مطلب با عقیدة ما که عفو گنهکاران را جایز می دانیم منافات ندارد
زیرا آن کس که خزي را همان دخول در دوزخ می داند درباره کسی که به دوزخ برود و پس از اتمام مجازاتش از آن بدر
آید خزي قائل نیست و این را درباره او خزي نمی داند.
و اما بقول کسی که خزي را از خزایت بمعنی شرم کردن می داند خزي و خوار ساختن مؤمن باینست که موجبات حیا و
شرمندگی او را فراهم آرد و خزي کافر مخلد کردن اوست در دوزخ.
صارٍ 􀀀 لِلظّ مِنْ أَنْ
􀀀
ا الِمِینَ 􀀀 وَ م
:هیچکس نتواند که ظالمان را با قهر و نیرو از عذاب نجات دهد زیرا نصرت اینست که شخص منصور را با قهر و نیرو کمک
کند پس این آیه با شفاعت پیغمبر و ائمه از مذنبین منافات ندارد زیرا شفاعت از راه خضوع و تضرع بسوي خداست و از
نصرت نیست.
بخاري در صحیح از انس بن مالک از پیغمبر(ص)روایت کرده که:در قیامت حضرتش بمردمی گناهکار برخورد میکند و از
آنها شفاعت مینماید و آنان بشفاعت وي
ص : 387
از جهنم بیرون آمده ببهشت میروند و بهشتیان ایشان را دوزخیان نامند.
و ابو سعید خدري از حضرت روایت کند که با گوشتهاي بریان از جهنم بیرون شوند در نهري بنام نهر حیات فرو روند و
گوشت تازه بر بدنشان روید.بخاري و مسلم نیز این را آورده اند و از این نوع احادیث بیشمار است که چنان که می بینی
دلالت دارد بر عفو از گناهان کبیره.
ادِیاً 􀀀 ا مُن 􀀀 ا سَمِعْن 􀀀 ا إِنَّن 􀀀 رَبَّن
:منادي محمد(ص)است-(ابن عباس و ابن مسعود و جبایی) و گویند قرآنست-(از محمد بن کعب و قتاده و طبري)-زیرا
همگی صداي پیغمبر را نشنوند ولی قرآن را همگی می شنوند.
مانِ 􀀀 ادِي لِلْإِی 􀀀یُن
:که بسوي ایمان دعوت میکند و لام در للایمان بمعنی الی (بسوي)است و معنی چنین است:بار خدایا ما شنیدیم دعوت کننده
اي را که بایمان و تصدیق بوجود تو و اقرار بیگانگی تو و اطاعت پیغمبرت دعوت میکند.
أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ
:به اینکه بخدایتان ایمان آرید.
فَآمَنّ
ا􀀀
:و ما دعوت کننده را تصدیق کردیم در دعوت بتوحید و دین و جواب مثبت گفتیم.
ا􀀀 ا ذُنُوبَن 􀀀 فَاغْفِرْ لَن
:یعنی بر ما پرده پوشی کن و در قیامت با عقوبت بر گناهان ما رسوایمان مکن.
ا􀀀 اتِن 􀀀 عَنّ سَیِّئ
ا􀀀 کَفِّر وَ :و گناهان ما را برحمتت بریز.
رارِ 􀀀 ا مَعَ الْأَبْ 􀀀 وَ تَوَفَّن
:یعنی ما را در جمله خوبان بمیران و با ایشان محشور فرما.
ی رُسُلِکَ 􀀀 ا عَل 􀀀 ا وَعَدْتَن 􀀀 ا م 􀀀 ا وَ آتِن 􀀀 رَبَّن
:(و میگویند)خدایا آنچه از ثواب که بزبان پیامبران بما وعده دادي بما عنایت کن.
ا􀀀 لا تُخْزِن 􀀀 وَ
:و ما را مفتضح و هلاك مکن.
ادَ 􀀀 لا تُخْلِفُ الْمِیع 􀀀 امَهِ إِنَّکَ 􀀀 یَوْمَ الْقِی
:یعنی تو بهشت را بمؤمنان وعده داده اي و هرگز خلف وعده خود نمیکنی.
ص : 388
و این درخواست بر وفاي بعهد از خدا با اینکه می دانند که خداوند وفا خواهد کرد از چند وجه ممکنست باشد:
-1 در مقام تضرع و اظهار بندگی(جبایی) 2-کلام بصورت مسئلت است ولی مراد خبر است:یعنی ما را با خوبان بمیران که
نتیجه اش بهشت و وفاي بعهد...است.
-3 معنی و مراد دعاست و درخواست به اینکه ایشان را از کسانی قرار دهد که وعده بهشت داده شده اند.
-4 آنها این مطلب را از رغبتی که به لطف خدا داشتند در خواست نمودند به اینکه وعده اي که بایشان درباره نصرت بر کفار
و اعلاء کلمه حق داده بود در وفاء بآن تعجیل فرماید زیرا باصل وعده خدا و وفاي الهی اطمینان داشتند ولی چون خداوند
وقتی معین را براي نصرت خود معین نکرده بود و آنها مایل بودند که خداوند زودتر وفا کند یعنی نصرت خود را زودتر
فرستد(از طبري)وي گوید آیه مختص است به مهاجران که به پیغمبر می گفتند:خدایا ما را بر حلم و صبر تو قدرت و توانایی
نیست و مایل بودند هر چه زودتر نصرت الهی در رسد. طبري این قول خود را بآیه بعد تقویت میکند که:فاستجاب لهم...
ص : 389
[ [سوره آل عمران ( 3): آیه 195
اشاره
ارِهِمْ وَ 􀀀 اجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِی 􀀀 ی بَعْضُ کُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِینَ ه 􀀀 امِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْث 􀀀 أُضِ یعُ عَمَلَ ع 􀀀 جابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لا 􀀀 فَاسْتَ
اَللّ عِنْدَهُ
􀀀
اَللّ وَ هُ
􀀀
واباً مِنْ عِنْدِ هِ 􀀀 ارُ ثَ 􀀀 جَنّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْه
اتٍ􀀀 لَأُد اتِهِمْ وَ خِْلَنَّهُمْ 􀀀 اتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئ 􀀀 أُوذُوا فِی سَبِیلِی وَ ق
( وابِ ( 195 􀀀 حُسْنُ اَلثَّ
(1)
ترجمه:
خداوند دعایشان را مستجاب کرد.ما عمل هیچ عمل کننده اي از مرد و زن شما را ضایع نخواهیم کرد که بعض شما از بعض
دیگرید.پس آنان که مهاجرت کردند و از شهرها و دیار خود بیرون گردیدند و در راه من رنج و اذیت دیدند و کشتند و
کشته شدند گناهان ایشان را کفاره خواهم داد و ببهشت هایی که در آن نهرها جاري است داخلشان خواهم کرد و براي
پاداشی از جانب خدا و خداست که در نزد اوست سر انجام نیکو.
ص : 390
1) سوره آل عمران آیه 195 جزء 4 سوره 3 -1
بیان آیه 195
اشاره
لغت:
-1 اضاعه:اهلاك.
ضیاع(ضاع یضیّع)هلاکت.
اضاع وضیع بیک معنی است و از این است ضیعه بمعنی قریه.
-2 هاجر از هجرت ضدّ وصل است.
مهاجرت از خانه اي بخانه دیگر یعنی ترك اولی براي دومی.
شأن نزول:
اللّ نام مهاجران مرد برده میشود ولی از زنان مهاجر نامی برده نمیشود که این آیه
􀀀
روایت است که ام سلمه پرسید چرا یا رسول ه
آمد.
بلخی گوید:آیه در درجه اول درباره مهاجران اصحاب پیغمبر است و بعد درباره هر کس که راه آنها را برود و متابعت کند.
تفسیر:
جابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ 􀀀 فَاسْتَ
-یعنی خداوند مؤمنانی که ذکرشان گذشت جواب داد و دعایشان را اجابت کرد.
لا أُضِیعُ 􀀀 أَنِّی
ی -زن یا مرد. 􀀀 امِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْث 􀀀 -یعنی باطل نمیکنم، عَمَلَ ع
بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ
-که در نصرت و ایمان و دوستی از یکدیگر بشمار میروید لذا حکم من درباره همه شما یکسان است.
و در این آیه نیز ترغیب مردم است بر خواستن دعاهایی که در آیات پیشین است و اشاره است که آن دعاها یکی از راههاي
عبودیت خداست.
ص : 391
اجَرُوا 􀀀 فَالَّذِینَ ه
ارِهِمْ -بدست مشرکان از شهر خود تبعید 􀀀 -آنان که بمدینه هجرت کردند و فامیل کافر خود را رها نمودند وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِی
شدند.
وَ أُوذُوا فِی سَبِیلِی
-و در راه اطاعت و عبادت و دین من اذیت کشیدند.
اتَلُوا وَ قُتِلُوا 􀀀 وَ ق
-در راه خدا کشتند و کشته شدند.
اتِهِمْ 􀀀 لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئ
-یعنی گناهانشان را محو میکنم و عفو و رحمت و مغفرت خود را نصیبشان خواهم کرد و این آیه دلالت دارد که اسقاط
عقاب تفضل و کرم الهیست.
ارُ 􀀀 جَنّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْه
اتٍ􀀀 لَأُد وَ خِْلَنَّهُمْ
-یعنی به باغهاي بهشتی که از زیر درختان و کاخهایش نهرها جاري است داخلشان میکنم.
واباً 􀀀ثَ
-یعنی بعنوان پاداش ایشان.
اللّ
􀀀
مِنْ عِنْدِ هِ
-از طرف خدا بر اعمالشان.
وابِ􀀀 اللّ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّ
􀀀
وَ هُ
-یعنی نزد خدا از جزاء نیکو بر اعمال ایشان بقدري زیاد است که بوصف و ادراك در نیامده و بقلبی خطور نکرده و چشمی
ندیده است.
و گفته اند:ثواب حسن و نیکو است از نظر دوام و سلامت از نقصان و کدورت و ملالت.
ص : 392
[ [سوره آل عمران ( 3): آیات 196 تا 198
اشاره
جَنّ
ات􀀀 کِنِ اَلَّذِینَ اِتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ 􀀀 ادُ ( 197 ) ل 􀀀 اهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ اَلْمِه 􀀀 اعٌ قَلِیلٌ ثُمَّ مَأْو 􀀀 لادِ ( 196 ) مَت 􀀀 لا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ اَلَّذِینَ کَفَرُوا فِی اَلْبِ 􀀀
( رارِ ( 198 􀀀 اَللّ خَیْرٌ لِلْأَبْ
􀀀
ا عِنْدَ هِ 􀀀 اَللّ وَ م
􀀀
ا نُزُلًا مِنْ عِنْدِ هِ 􀀀 خالِدِینَ فِیه 􀀀 ارُ 􀀀 تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْه
(1)
ترجمه:
رفت و آمد کسانی که کافرند در شهرها ترا فریب ندهد که تمتع و بهره اي اندکست و سپس جایشان دوزخ میباشد که بد
جایگاهیست و لیکن براي کسانی که از خدا ترسیدند بهشتهایی است که در آن نهرها جاري است که در آن ابدي و جاویدان
خواهید بود و این یک نوع پذیرایی عالی است از خداوند.
ص : 393
1) سوره آل عمران آیه 196 تا 198 جزء 4 سوره 3 -1
بیان آیه 196 تا 198
اشاره
لغت:
غرور:توهم سرور و خوبی درباره چیزي که خالی از این هاست ولی هر توهمی غرور نیست زیرا توهم گاهی از ترس از چیزي
پدید میآید که سبب میشود انسان از آن بپرهیزد و این توهم است و غرور نیست.
غرر نظیر خطر است و فرقشان اینست که غرر بهر صورت قبیح است زیرا غرر ترك اطمینان و یقین است در جایی که و در
حالی که تحصیل اطمینان و یقین ممکن باشد.
ولی خطر گاهی و در بعضی صور نیکوست زیرا خطر از عظم و بزرگی است و رجل خطیر یعنی مرد بزرگ.
-2 متاع:سودي که زود لذت بخشد یا به اینکه لذت وجود پیدا کند یا از چیزي که وسیله لذت است ایجاد شود مثل مال و جاه
و فرزند.
-3 مهاد:آنچه که انسانی در آن مسکن گزیند و آن را بستر خود گیرد.
-4 واحد ابرار برّ است.
شأن نزول:
آیه درباره مشرکان عربست که تجارت داشتند و از تجارت سود سرشار می بردند.
یکی از مسلمین گفت دشمنان خدا در ناز و نعمتند و ما از گرسنگی در هلاکیم،پس این آیه آمد.
فراء گوید:یهود سفر و سیاحت میکردند و در ضمن سفر تجارت کرده مال بسیار تحصیل مینمودند و خداوند این آیه را فرستاد
تا مؤمنان ببهره فراوان آنها حسرت نبرند.
ص : 394
تفسیر:
لا یَغُرَّنَّکَ 􀀀
-اي محمد خطاب به پیغمبر است و مراد دیگرانند.
لادِ -در شهرها سالم و 􀀀 و گفته اند:یعنی اي انسان مغرورت نکند، تَقَلُّبُ الَّذِینَ کَفَرُوا -تصرف و سیر و گشت کافران، فِی الْبِ
سودمند و بی آنکه بر جرائم خود مؤاخذه شوند زیرا خدا میداند که این امر قابل غبطه و حسرت بردن نیست زیرا سرنوشت و
جایگاه ابدي این کفار آتش است بواسطه کفري که دارند،هیچ امري که سرانجامش و پایانش دوزخ باشد خیر نخواهد بود.
اعٌ قَلِیلٌ 􀀀مَت
-سفر و تجارت و سودشان اندك و براي مدتی کوتاه است.
اهُمْ 􀀀 ثُمَّ مَأْو
ادُ -دوزخست و بد جایگاهی است. 􀀀 -و سپس سرنوشتشان جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِه
کِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ 􀀀ل
-لکن براي استدراك است که خلاف معنی قبل را یاد میکند و معنی چنین است:براي کفار عاقبت خیري نیست بلکه خیر و
سعادت خاص مؤمنان متقی است که اطاعت خدا کردند و ترك گناه نمودند.
اللّ
􀀀
ا نُزُلًا مِنْ عِنْدِ هِ 􀀀 خالِدِینَ فِیه 􀀀 ارُ 􀀀 جَنّ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْه
ات􀀀 لَهُمْ - این آیه شرح نعمتهاي متقیان است.
اللّ
􀀀
ا عِنْدَ هِ 􀀀 وَ م
-آنچه که از ثواب و کرامت نزد خداست.
رارِ 􀀀 خَیْرٌ لِلْأَبْ
-از آنچه کفار با جهانگردي و تجارت کسب کنند بهتر است زیرا اینها بزودي فنا پذیرد ولی نعیم اخروي زوال پذیر نیست.
از ابن مسعود روایت شده که گوید:هیچ فرد خوب و بدي نیست جز اینکه مرگ برایش بهتر از زندگی است-اما خوبها بدلیل
لا یَحْسَ بَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا...) که معنی آن 􀀀 رارِ) و اما فاجران و بدان بواسطه قول خداوند (وَ 􀀀 اللّ خَیْرٌ لِلْأَبْ
􀀀
ا عِنْدَ هِ 􀀀 آیۀ شریفه (وَ م
گذشت البته اگر فاجر بر فجور خود باقی ماند.
ص : 395
[ [سوره آل عمران ( 3): آیات 199 تا 200
اشاره
ئِکَ لَهُمْ 􀀀 اَللّ ثَمَناً قَلِیلًا أُول
􀀀
اتِ هِ 􀀀 لا یَشْتَرُونَ بِآی 􀀀 لِلّ
􀀀
خاشِعِینَ هِ 􀀀 ا أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ 􀀀 ا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ وَ م 􀀀 بِاللّ وَ م
􀀀
ابِ لَمَنْ یُؤْمِنُ هِ 􀀀 وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ اَلْکِت
( اَللّ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ ( 200
􀀀
ابِطُوا وَ اِتَّقُوا هَ 􀀀 صابِرُوا وَ ر 􀀀 ا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اِصْبِرُوا وَ 􀀀 سابِ ( 199 ) ی 􀀀 اَللّ سَرِیعُ اَلْحِ
􀀀
أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ هَ
(1)
ترجمه:
بعضی از اهل کتاب کسانیند که بخدا و آنچه بشما نازل شده و آنچه بخودشان فرود آمده ایمان دارند و در برابر خدا خاشعند
و آیات خدا را ببهاي اندك نمیفروشند آنانند که جزایشان نزد خداست و خداوند سریع الحساب است.
اي کسانی که گرویده اید شکیبایی و استقامت کنید و براي مقابله با دشمن آماده شوید و از خدا بپرهیزید تا رستگار شوید.
ص : 396
1) سوره آل عمران آیه 199 و 200 جزء 4 سوره 3 -1
بیان آیه 199
اشاره
لغت:
-1 خشوع در اصل بمعنی سهولت است مشتق از خشعه:نرمی شن.
خاشع:خاضع بچشم.
خشوع:تذلل و اظهار خواري خلاف تعصب.
شأن نزول:
در نزول آیه اختلافست:گفته اند درباره نجاشی پادشاه حبشه است که در روز مرگش جبرئیل به پیغمبر تعزیت گفت و
پیغمبر(ص)فرمود که بیرون شوید و بر بدن برادر خود که در غیر سرزمین شما فوت شده نماز گزارید و خود به بقیع رفت و از
مدینه زمین حبشه بر او مکشوف شد و تابوت نجاشی را بدید و بر آن نماز خواند.منافقان گفتند باین مرد بنگرید که بر مردي
حبشی و نصرانی که هرگز او را ندیده نماز میگزارد پس خداوند این آیه فرستاد-(از جابر و ابن عباس و انس).
و گفته اند:درباره 40 تن از مردان نجرانی از بنی حرث بن کعب و 32 نفر از سرزمین حبشه و 8 تن از رومیان آمده که مسیحی
بودند و مسلمان شدند(از عطاء).
اللّ سلام و یارانش(از ابن جریح و ابن
􀀀
و گفته اند که درباره جمعی از یهود آمده که مسلمان شده اند که از ایشانند عبد ه
اسحاق).
و گفته اند درباره همه مؤمنان اهل کتاب است زیرا آیه عام است.
تفسیر:
چون خداوند در گذشته ذم اهل کتاب کرد اینک جمعی از ایشان را که ایمان آوردند توصیف میفرماید.
ابِ􀀀 وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْکِت
:یعنی بعضی از یهود و نصاري.
ص : 397
بِاللّ
􀀀
لَمَنْ یُؤْمِنُ هِ
:یعنی بقرآن که بر شما نازل شده و بخدا ایمان آورده اند.
ا أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ 􀀀 وَ م
:یعنی بتورات و انجیل هم.
لِلّ
􀀀
خاشِعِینَ هِ 􀀀
:یعنی در برابر خدا با انجام طاعت اظهار ذلت و مسکنت میکنند.
ابن زید گوید:خاشع یعنی خائف و متذلل.
حسن گوید:خشوع:خوف خدا که همواره در دل باشد.
اللّ ثَمَناً قَلِیلًا
􀀀
اتِ هِ 􀀀 لا یَشْتَرُونَ بِآی 􀀀
:یعنی براي تحریف کتاب خدا عوضی ناچیز یعنی متاع اندك دنیا از خوراك و رشوه و مال نمی پذیرند چنان که دیگران
ئِکَ :اینان که وصفشان را گفتیم. 􀀀 لالَهَ...) أُول 􀀀 ئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّ 􀀀 کردند که در قبل ذکرشان شد (أُول
لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ
:یعنی اجر اعمال و طاعاتشان در نزد خدا ذخیره است تا در قیامت بایشان باز داده شود.
سابِ 􀀀 اللّ سَرِیعُ الْحِ
􀀀
إِنَّ هَ
:توصیف کردن حساب بسرعت از اینروست که خداوند جزاء و پاداش مستحقان را با طول حساب بتأخیر نمیاندازد زیرا او همه
اعمال عباد را قبل و بعد از انجام می داند و نیازي بشمارش عدد ذنوب ندارد که موجب کندي حساب شود.
و گفته اند سرعت حساب از اینجاست که همه خلق را با هم حساب میرسد نه یکی یکی زیرا میتواند در وقت واحد با همه
سخن گوید،هر کسی را بزبان مخصوص خودش-(از جبایی).
ص : 398
بیان آیه 200
اشاره
لغت:
-1 ربط:شدّ و بستن و بعداً براي هر کسی که در حصاري پناه گیرد و در آن از دشمنان بیرون حصار دفاع کند استعمال شده.
رباط:بصف کردن و آماده نمودن اسبان براي مقابله با دشمن.
تفسیر:
اینک خداوند پس از بیان حال مؤمن و کافر مردم را بر صبر بر طاعت و جهاد در راه خدا میخواند:
ا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا 􀀀ی
:اي آنان که خدا و رسولش را تصدیق دارید.
ابِطُوا 􀀀 صابِرُوا وَ ر 􀀀 اِصْبِرُوا وَ
:در معناي این قسمت چند قول است:
-1 بر دین خود صبر کنید یعنی ثابت بمانید و با کفار صبوري کنید و در راه خدا با ایشان لشکر کشی کنید(از حسن و قتاده)و
بنا بر این معنی چنین میشود:
صبر کنید بر طاعت خدا و ترك معاصی و با دشمن جنگ کنید و بر قتال ایشان در راه حق صابر باشید چنان که ایشان در راه
از باب مفاعله براي اینست که بین طرفین و دو نفر است(یعنی شما صابر باشید در « صابروا » جنگ بر باطل صابر هستند و لفظ
جنگ با ایشان چنان که ایشان در جنگ با شما صابرند).
و رباط نیز بمعنی مرابطه از باب مفاعله بین الاثنین است یعنی هر قدر و بهر شکل که ایشان براي جنگ با شما لشکر و مرکب
آماده میکنند شما نیز براي جنگ با ایشان فراهم نمایید مثل آیه شریفه (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ...) که تفسیرش بیاید.
ص : 399
و بر وعدة من شکیبا باشید و با دشمنان من بقتال پردازید.
-3 یعنی صبر بر جهاد کنید و رابطوا یعنی براي نمازها یکی یکی آماده و منظم شوید-این از علی علیه الصلاه و السلام و از
جابر است و از پیغمبر اکرم روایت است که درباره بهترین اعمال از حضرت سؤال کردند فرمود:
کامل و خوب وضو گرفتن در بامدادان در هواي سرد و بنماز جماعت رفتن و انتظار نماز بعد از نماز و این رباط است.
و از حضرت باقر(ع)روایت شده که اصبروا یعنی بر مصائب شکیبا باشید و صابروا یعنی در برابر دشمن پا فشاري کنید و رابطوا
یعنی بجلوي دشمن لشکر کشی کنید و این معنی با قول اول نزدیک است.
اللّ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
􀀀
وَ اتَّقُوا هَ
:یعنی از مخالفت اوامر خدا بترسید و بپرهیزید تا با نعمتهاي جاویدان رستگاري یابید.
و گفته اند:یعنی از عذاب خدا بترسید به اینکه اوامرش را انجام دهید و از نواهیش بپرهیزید تا پیروز و رستگار شوید با رسیدن
بآرزوهاي ابدي و اینست حقیقت فلاح.
این آیه جمیع آنچه را که براي مکلف لازم است در بردارد زیرا(اصبروا) شامل انجام عبادات و ترك معاصی است
و(صابروا)شامل چیزهایی است که در برابر دیگري باید انجام دهد مثل جهاد با دشمن و مهمتر از آن جهاد با نفس و(رابطوا)
اللّ شامل پرهیز از همه معاصی و محرمات و عمل بهمه اوامر و واجبات
􀀀
شامل دفاع از مسلمین و دین میشود و جمله وَ اتَّقُوا هَ
است و سپس پشت سر این اعمال و امور فلاح و نجاح و رستگاري است.
شب 26 ماه مبارك صیام 1391 (پایان جلد چهارم) مطابق با 24 آبان 1350 سید ابراهیم میر باقري
ص : 400
فهرست


فهرست جلد چهارم ترجمۀ تفسیر مجمع البیان




22 )و ترجمه 6 مقصود و - سورة آل عمران جزء 3 سورة 3 موضوع صفحه آیۀ( 20 )و ترجمه 3 قرائت و تفسیر آیه فوق 4 آیۀ( 21
27 )و - 14 آیۀ( 26 11 لغت و تفسیر آیۀ 25 ( تفسیر دو آیۀ فوق 7 آیۀ( 23 تا 25 )و ترجمه 10 لغت و تفسیر دو آیۀ( 23 و 24
ترجمه 15 فضیلت و قرائت دو آیه فوق 16 حجت،لغت و اعراب دو آیۀ فوق 17 مورد و شأن نزول دو آیه فوق 18 تفسیر دو
آیه فوق 20 گفتار مترجم دربارة نطفه 23 آیۀ 28 و ترجمه 25 قرائت،اعراب و تفسیر آیه فوق 26 آیات( 29 و 30 )و ترجمه 30
34 آیۀ( 31 تا 34 )و ترجمه 36 لغت و شأن نزول دو 33 تفسیر آیۀ 30 31 لغت،اعراب آیۀ 30 لغت،اعراب و تفسیر آیۀ 29
40 نظم آیات فوق 43 دو آیۀ 35 و 36 و ( 38 لغت،اعراب و تفسیر دو آیه( 33 و 34 (34- 37 تفسیر دو آیه( 31 (32- آیه( 31
ترجمه 44 لغت و تفسیر آیات فوق 45 آیه 37 و ترجمه 49 لغت آیه فوق 50 تفسیر آیۀ فوق 51 آیۀ 38 و 39 و ترجمه 54 لغت
62 آیات 42 تا 44 و 60 لغت و تفسیر آیۀ 41 و تفسیر دو آیۀ فوق 55 دو آیه 40 و 41 و ترجمه 59 لغت و تفسیر آیۀ 40
68 بیان حضرت صادق(ع)دربارة قرعه 69 آیات 45 تا 47 و 67 تفسیر آیۀ 44 65 لغت آیۀ 44 ترجمه 64 تفسیر آیات 42 و 43
75 دو آیۀ 48 و 49 و ترجمه 76 قرائت و لغت دو آیۀ فوق 77 72 تفسیر آیۀ 47 ترجمه 70 قرائت و لغت دو آیۀ 45 و 46
اعراب و تفسیر دو آیۀ فوق 78 شرحی دربارة مرده زنده کردن عیسی(ع) 80 دو آیه 50 و 51 و ترجمه 82 لغت،اعراب و تفسیر
دو آیۀ فوق 83 آیات 52 تا 54 و ترجمه 85 لغت آیات فوق 86 اعراب و تفسیر آیات فوق 87 توضیحی درباره دار کشیدن
92 عیسی(ع) 89 آیۀ 55 و ترجمه 91 اعراب و تفسیر آیۀ 55